یاس من
یاس من

یاس من

نمکدون مامان




نی نی یا تازه از خواب بیدار شده بودن. یاس اومد کنارمو با ناز گفت : مامان من لالا دارم. با تعجب نگاش کردمو گفتم : ? really
یوسف منو نگاه کرد و زد زیر خنده.
حالا هر وقت یاس میگه خوابش میاد، یوسف بش میگه: ریلی خوابت میاد؟
****
به نی نی یا  یاد دادم به بزرگترا بگن شما . یه بار که داشتم روی "شما" تاکید می کردم  ، یوسف بم گفت: مامان تو شمایی؟!!
****

یاس عاشق لاک زدنه. یه بار نصف شب با گریه از خواب بیدار شد هر کاری کردم ساکت نشد. تا اسم لاک رو آوردم سریع ساکت شد. مجبور شدم لامپو روشن کنم و با چشای خواب آلود براش لاک بزنم.

هر وقت واسه یاس لاک می زنم یوسف هم میاد و میگه واسه منم بزن. اولین بار براش لاک نزدم اونم کلی گریه کرد. دلم براش سوخت و یه ناخنشو لاک زدم اما مگه قانع می شد می گفت باید همه ناخنامو لاک بزنی هم دست، هم پا. بش گفتم : این دفعه برات می زنم ولی دیگه خبری نیس. مگه تو دختری؟

حالا هر وقت که می خوام واسه یاس لاک بزنم، یوسف سریع قبل از اینکه من بش بگم مگه تو دختری؟  به من میگه: من آقام . لاک بزن برام!



نظرات 1 + ارسال نظر
الهام شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 10:59 ب.ظ

عاشقتونممممممممممممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد