یاس من
یاس من

یاس من

احساس خوب امروزم

روزهای پر استرس آخر شهریور با طعم تلخ اسطوخودوس گذشت. هنوز هم نمی تونم باور کنم. اون همه تلاش و بی خوابی شده بود آب یخ و ریخته بود روی سرم. شوک الکتریکی به قدرت خنده های پر معنی اتساین. 

مهر تلخ تلخ بود. رویاهام جونه نزده سوخته بودن. بچه ها  رو مهد ثبت نام کردم . دوباره برنامه ریزی کردم . کتابامو از کارتن در آوردم  و چیدم توی قفسه ها. بازم  به خودم امید دادم : من میتونم. می دونم که می تونم.  

رضایت اتساین نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود که بیشتر عصبانیم می کرد. 

 شروع نمی کردم. روزها پشت سر هم میومدن و می رفتن و من هنوز داشتم واسه خودم عزاداری می کردم. 

هیچ وقت آبان رو دوست نداشتم. اگه بم بگن چه ماهی  رو دوست نداری ؟ سریع می گم : آبان ! خودم هم نمی دونم چرا !!!

اما بعد از 10 سال تونیمه  آبان 95  اون حس لذت بخش خواستنی رو دوباره تجربه کردم.
خدایا شکرت