یاس من
یاس من

یاس من

خبرای خوش

امروز اول صبح یه خبر خوش شنیدم اونم اینکه خواهر دوست عزیزم  زهرا جون یه نی نی سالم و خوشکل به دنیا آورده. یه دختر کوچولوی مرداد ماهی. 

یسنا جان تولدت مبارک  

زهرا جان خاله شدنت مبارک 

سهیلا جان مادر شدنت مبارک


امروز عصر یه خبر خوش دیگه هم شنیدم اونم اینکه جواب تست بارداری خانم همسایه مثبت بود. براش خیلی خوشحال شدم. آخه می دونستم چقدر دوست داره مامان بشه. 

راحله جان مامان شدنت مبارک

احساس مادر بودنت با اولین سو نوگرافی و دیدن یه زندگی درونت و چند وقت بعدش شنیدن صدای قلبش قبل از تولد نوزادت تکمیل می شه. 

الهی همه خانمایی که دوست دارن مادر بشن هر چه زودتر این احساس شگفت انگیز رو تجربه کنن. 

خدا رو چه دیدی شاید دعام اونقدر نافذ باشه که چند قلویی هم داشته باشیم.

خواهش میکنم منو ببخش

بعد از مدتها که بهش زنگ می زدم دوست داشتم خودش گوشی رو برداره ولی خواهرش برداشت حوصله نداشتم. می خواستم سریعتر صداشو بشنوم. دلم براش خیلی تنگ شده بود. خواهرش که منو شناخت زیاد تحویل نگرفت. بهش گفتم: گوشی رو میدی به شیوا ؟ سکوت کرد و با ناراحتی گفت : شیوا ؟ نمی دونستم چرا اینقدر لفتش میده.

ادامه مطلب ...

امردادی مثل خودم

حتی اگه مرداد ماه تولدم هم نبود بازم دوستش داشتم. خیلی خوشحالم که توی گرمترین ماه سال به دنیا اومدم. ماه میوه های خوشمزه و مسافرت و دریا وآبتنی. ماهی که اگه بری مهمونی بهت چای تعارف نمی کنن و برات شربت میارن.(البته خونه بعضیا همیشه برات چای میارن و به زور هم می گن بخور  و نمی بینن که هوا چقدر گرمه و لباسامون خیسه!!!)

اگه بخوام بگم مرداد چه رنگیه. حتما می گم سبز چمنی یا قرمز آتشین. ماه مرداد با سمبل شیر و مظهر غرور برای من  همیشه قشنگه. توی کتابای طالع بینی نوشته : "مردادی ها باید فروتنی بیاموزند." ( فکر نمیکنم مورد من یکی درست باشه. یه بار یکی از دوستای فوق العاده مغرورم بهم گفت : نه تو مردادی نیستی آخه خیلی متواضعی .

 البته این تعریف از خود شاید نشانه فروتنی نباشه!)

این ماه برای من خیلی خاصه . ماهی که همسرم برای اولین بار به من ابراز عشق کرد.

من همیشه باهم ماهی های خودم خوب ارتباط بر قرار می کنم مثلا با هلیا جون.

از همون لحظه اول که دیدمت ازت خوشم اومد. توی فنی  و حرفه ای دم در سالن  با یه مانتوی آبی ایستاده بودی. رنگ خیره کننده رژ لبت خیلی بهت میومد. با اعتماد به نفس و  رضایت خاطر درونی ایستاده بودی. وقتی رفتیم تو کلاس همون سوالی که توی ذهنم بود رو پرسیدی و البته همون جوابی رو هم که انتظار داشتم گرفتی! بعد از کلاس با هم سوار تاکسی شدیم و تو کرایه رو حساب کردی. مردادیه سخاوتمند.

 روی پل هوایی با اشتیاق وصف نشدنی بهم گفتی که یه سال و اینقدر ماه و اینقدر روزه که ازدواج کردی. معلوم بود که چقدر عاشق شوهرت هستی. عشق آتشین مرداد ماهی.

نمیدونی اما  تا هفته بعد که دوباره اون کلاس مزخرف شروع بشه تو ذهنم بودی. تنها چیزی که می تونه باعث رضایت من از اون کلاس بی نهایت کسل کننده و وقت تلف کن بشه آشنایی و دوستی با  تو دوست مرداد ماهی خودمه.

مرداد فقط یکی از نقاط اشتراکمونه و در واقع یه بهونه برای اینکه بهت بگم :

عزیزم تولدت مبارک

اولین بار که می خواستم تولدت رو تبریک بگم دو روز با تاخیر بود باعث شرمندگیه که هفتم رو با نهم اشتباه کردم. به نظرم حتما باید توی همون روز تولد به آدم تولدشو تبریک بگن نه فردا پس فرداش که دیگه فایده نداره. امیدوارم امسال اولین کسی باشم که توی روز میلادت ، تولدت رو تبریک می گم.

هلیا جون من از وقار مردادی ات ، زیبایی مردادی ات و از اعتماد به نفس سر شارت خوشم میاد. از اینکه با من همیشه رو راستی خیلی خوشحالم. از مهربونی هات و دلسوزی هات و حتی از راهنمایی هات متشکرم.

هر وقت بهت تلفن می زنم و تو گوشی رو بر می داری و با ذوق و شوق می گی : " سلام بهاره. خوبی ؟"

حس می کنم از بچگی باهات دوست بودم و این صدای گرموخیلی وقته که می شناسم.

امیدوارم خورشید دوستیمون مثله خورشید ماه مرداد شعله ور باقی بمونه.

خواهرت بهاره