ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
هر روز صبح من دو تا اثر هنری برای صبحانه دوقلوهام خلق می کنم.
یوسف به عشق اینکه به من بگه مامان امروز واسم چی درست کن میاد که صبحانه بخوره!
یاس معمولا ازم میخواد که یه گرگ یا یه پلنگ وحشی براش درست کنم و این کلمه ها رو یه جوری تلفظ می کنه که انگار من می خوام یه گرگ یا یه پلنگ واقعی واسه صبحانه بهش بدم بخوره!!
تو نوع لطیفش هم ازم می خواد که براش زنبور ، خرگوش یا پروانه درست کنم.
خدای من اینها رو چجوری درست کنم؟ این موضوع باعث شد که گاهی از قدرت تخیلشون استفاده کنم یا بهتر بگم سوءاستفاده کنم. به این صورت که یه چیز من درآوردی درست می کردم و بهشون می گفتم اینم همون چیزیه که می خواستید.
اولش مخالفت می کردن که این کجاش اونه...
اما وقتی مجبورشون کردم که تصور کنن ، خیلی راحت چند تا دونه بادوم می شد خرطوم فیل یا یه تیکه نون که بد برش داده شه بود می شد دایناسور!!
و این شده یه روش هوشمندانه برای تشویق بچه ها به خوردن صبحانه و ایجاد یه عادت خوب و مفید.
البته تو پرانتز هم اینو بگم که هر کودکی که مادر اهل شکمی داشته باشه که به هیچ عنوان و به هیچ بهونه ای نتونه از وعده صبحانه صرفه نظر کنه، بی برو برگرد عاشق صبحانه خوردن میشه.
و نکته مهم اش تنوع در صبحانه است که برمیگرده به خلاقیت مادرانه. خود من یکی اگه مجبور بودم هر روز نون و پنیر بخورم ترجیح می دادم اصلا از رختخواب بیرون نیام!