یاس من
یاس من

یاس من

خونه تکونی و ذهن تکونی !!

خونه تکونی واسه عید 94 !

قرار بود از هفته سوم یا نهایتا هفته آخر بهمن شروع کنم به تمیز کاری که نشد. هفته سوم بهمن که اصلا خونه نبودیم. هفته بعدشم فقط قالی ها رو دادم قالی شویی. خلاصه این به تاخیر انداختن ها تا پنج شنبه پیش طول کشید و طی یه اقدام شجاعانه اول از همه رفتم سراغ یخچال فریزر و اساسی شستمش. این یکی از اون قورباغه های بزرگ و زشتی بود که مدتها منو معطل خودش کرده بود. روز جمعه هم پرده ها رو شستم ( هم با دست و هم با ماشین ) پنجره ها رو اتساین تمیز کرد و پرده ها رو هم نصب کرد. فرداش هم کمد های اتاقها رو ریختم بیرون. یه سری تغییرات ضروری لازم بود که انجام شد و نتیجه اش کمر درد من بود که باعث شد امروز به خودم مرخصی بدم! 

خونه تکونی رو دوست دارم. این تغییر آخر سالی تو خونه و تمییز کاری کامل خونه و زندگی و از شر وسایل به درد نخور و لباسهای کهنه و کاغذهای اضافی راحت شدن عالیه.  به نظر من که خونه تکونی یکی از بهترین رسم های ما ایرانی هاست! فقط کاشکی این گردگیری مختص کمد و کابینت و کتابخونه و حتی لپ تاپ و موبایل نبود.

وارد قلبهامون هم می شد.

مثلا مامانم فراموش می کرد که فلان روز چه اتفاقی افتاد یا اتساین همه کینه هاشو شیفت دیلیت می کرد !! چقدر خوب می شد اگه می شد . . . 

اگه بخوام خاطراتمو گردگیری کنم همه منفی ها و زشتیها و بی عدالتی ها رو کنار می ذارم و همه رو می بخشم حتی بابام. این کار همیشگی منه که همه رو ببخشم فقط به خاطر خودم. دختر دایی یا زن دایی یا عروس عموی اتساین و غیره که چیزی نیستن در برابر بابا. من رهاشون کردم و سپردمشون به قادر مطلقم. نمی خوام هر بار تو زباله دونی متعفن خاطرات به خودم یادآوری کنم که فلانی چی بم گفت یا چه رفتاری باهام داشت. فقط کاشکی می تونستم به عزیزام هم اینو یاد بدم.

هدف من توی سال 94 مثبت اندیشیه و مثبت فکر کردن و مثبت حرف زدن و مثبت عمل کردن و مثبت غذا خوردن و مثبت ورزش کردن و حتی مثبت خوابیدن! خلاصه کلا مثبت بودنه! واسه همینم اینجا نوشتمش که حتما انجامش بدم. تعیین این هدف به واسطه داشتن دوست مثبت نگری مثل خانم محمودی عزیزه که می تونه توی هر شرایطی ضمن کل نگری یا به اصطلاح روانشناسا گورخری نگری ( ترکیب سیاه و سفید باهم ) روی سفیدی ها تمرز کنه. تمرکز من در سال جدید روی ذهنمه, روی افکاری که به من اجازه می ده از داشته هام لذت ببرم و شاد باشم. و این ذهن تکونی رو نه از پنجشنبه گذشته که خیلی قبل تر شروع کردم.


نظرات 1 + ارسال نظر
گلابتون بانو شنبه 16 اسفند 1393 ساعت 03:49 ب.ظ http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

سلام
خسته نباشی. منم خونه تکونی رو خیلی دوست دارم. حالمو خوب میکنه!
آفرین که در کنار تکوندن خونه, دلت رو هم میتکونی!

اگه همه بتونیم این کار رو بکنیم دیگه حداقل عیدا کسی با کسی قهر نیست و بقیه هم معذب نمی شن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد